جدول جو
جدول جو

معنی پیش بخاری - جستجوی لغت در جدول جو

پیش بخاری(بُ)
تجیرمانندی که برابر بخاری نهند تا مانع گردد که چیزی در آتش افتد. یا شراره ها بر فرش و سطح اطاق جهد. و قسمی از آن بصورت دیگر که بر زمین نهند متصل بخاری تا شراره ها بر فرش نریزد، پارچه ای مربعمستطیل که از بالای بخاری دیواری فرو آویزند زینت اطاق را
لغت نامه دهخدا
پیش بخاری
تجیر مانندی که برابر بخاری نهند تا مانع افتادن اشیا در آتش و افتادن شراره ها بر فرش اطاق گردد، پارچه ای مربع مستطیل که از بالای بخاری دیواری برای زینت فرو آویزند
فرهنگ لغت هوشیار
پیش بخاری((بُ))
حفاظ مانندی که جلوی بخاری قرار می دادند تا مانع از جهیدن آتش به بیرون از بخاری شود
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ بُ)
پیرمردی دانشمند از مردم بخارا که ازجانب ترکمانان سلجوقی، طغرل بیک و برادرانش، پیامی آورده بود برای خواجۀ بزرگ احمد بن عبدالصمد وزیر سلطان مسعود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 500 چ فیاض ص 490)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
عمل پیش خر، خریدن پیش از موعد
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیش خری
تصویر پیش خری
عمل پیش خر خریدن پیش از موعد
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که درآمد کاری را قبل از انجام دادن آن گرفته و خرج کرده
فرهنگ گویش مازندرانی
سواری که به ناچار و به خاطر وجود بار روی اسب بر گردنش نشیند
فرهنگ گویش مازندرانی